هفته نامه «نماینده»/ در شمارههای پیشین به برگزاری اولین دوره انتخابات ریاستجمهوری پرداختیم، این انتخابات در حالی برگزار شد که شورای نگهبان هنوز وجود نداشت و از سوی دیگر مجلس شورای اسلامی نیز به عنوان قوه مقننه تشکیل نشده بود. به دنبال انتخاب شدن بنیصدر به عنوان اولین رئیسجمهور ایران، نظام اسلامی به سوی انتخابات مجلس که آن روزها مجلس شورای ملی خوانده میشد، حرکت کرد. بنیصدر در مصاحبههای مختلف خود در این روزها به صراحت از مجلسی سخن میگفت که در خط رئیسجمهور بوده و نظرهاي او را پیگیری کند!
*به دنبال مجلس هماهنگ!
هفتم بهمن ماه ۱۳۵۸ در حالی که شمارش آرا نشان دهنده پیروزی قاطع «ابوالحسن بنیصدر» در نخستین انتخابات ریاستجمهوری بود. وی در گفتوگویی به عنوان اولین رئیسجمهور ایران برنامههای آینده خود را اعلام کرد.
بنیصدر در این گفتوگو اشارهای به برگزاری انتخابات مجلس در آینده نزدیک کرد و اظهار داشت: «مجلسی که در آینده تشکیل میشود باید متناسب با برنامهها و نظرهایی باشد که بر اساس آن انتخابات ریاستجمهوری انجام شده است و چنانچه انتخابات مجلس شورای ملی با توجه به فاصله معین شده به تأخیر بیفتد ناچار باید هیئت دولت را تشکیل داد.»
بنیصدر در عین حال به نکتهای اشاره کرد که خود بعدها آن را فراموش کرد و اسباب دردسرش شد و آن اینکه «بعضی خیال میکنند این ایران، ایران دوره شاه سابق است که مردم بیقید و بدون عقیدهاند و هر کس سوار شد، دیگر سوار است.»
بنیصدر گمان میکرد مردم ایران چون او را انتخاب کردهاند دیگر نظارتی بر اوضاع ندارند و بنیصدر تا آخر سوار خواهد ماند!
به دنبال این تلاشهای بنیصدر بود که دلسوزان از جمله علما به رئیسجمهور وقت اعتراض کردند. از جمله آیتالله مکارم شیرازی در مقالهای که روزنامه اطلاعات ۱۴ بهمن ۱۳۵۸ آن را منتشر ساخت، نوشت: «شنیده شد گروهی از دوستان شما طرحی ریختهاند که در انتخابات مجلس شورا بهطور فعال به سراغ کسانی بروند که به شما علاقه دارند و مجلس آینده را تا آنجا که میتوانند از دوستان شما پر كنند و به همین دلیل ستاد تبلیغاتی ریاستجمهوری شما هنوز در شهرها تعطیل نشده است ... ملت قهرمان ما میخواهد مجلسی داشته باشد، مستقل که در عین حمایت از رئیسجمهور ناظر برکار او باشد نه وابسته به او، او به مجلس دست نشانده علاقهای ندارد و تاکنون از آن مصائب بسیار دیده است.»
*از مصدق تا بنیصدر؛ درسی که نخستین رئیسجمهور یاد نگرفت!
در این هفته بنیصدر در مصاحبهای دیگر به دلایل سقوط مصدق پرداخت و گفت روحانیت مانع سقوط من خواهد شد!
بنیصدر درباره دلایل شکست مصدق گفت: «در ایران که اصولاً حزب نه آن موقع و نه اینک شبکه ارتباطی با مردم ندارد، در این صورت تنها ارتباطی که با مردم میتوان پیدا کرد از طریق روحانیت است، این روحانیت در دوره مصدق نخست به میدان آمد و بر اثر رفتاری که از او دید اجباراً کنار کشید، در نتیجه زمینه ارتباطی مصدق با جامعه بریده شد و در برابر توطئهها تنها شد. اگر امروز ما بخواهیم بلایی که بر سر پیشینیان آمد بر سر ما نیاید، باید وحدت ملی و دینی را حفظ و بر آن تکیه کنیم، روحانیت باید نقش فعالی که دارد در جهت سازندگی حفظ کند.»
وی اینگونه ادامه داد: «نقشی را که امروز امام امت دارد در گذشتهها نبوده است، برای مقاومت در برابر توطئهها جامعه باید وحدت فکری و ایدئولوژیکی و فرهنگی پیدا کند، چنین وحدتی به ما امکان میدهد که با خطر به مقابله برخیزیم.»
گذر زمان نشان داد که بنیصدر به این علم خود از تاریخ ایران کمترین بهایی را نداد و با جدا شدن از روحانیت اصیل و همپیمان شدن با گروهکهای ضد انقلاب راه را براي ساقط شدن خود مهیا ساخت.
*رئیسجمهور در خط انقلاب مورد حمایت است
در هشتم بهمن ماه همین سال شهید آیتالله بهشتی در مصاحبهای به نکات مهمی اشاره کرد. ايشان در این مصاحبه گفتند: «تا جایی که رئیسجمهور در خط انقلاب اسلامی باشد، او را تأيید میکنیم، هر جا از این منحرف شد، تذکر میدهیم، انتقاد میکنیم، اگر پافشاری کرد جلویش میایستیم. تکلیف ما را اسلام روشن کرده است.»
آیتالله بهشتی در ادامه به رابطه با آمریکا نیز پرداخته و گفتند: «از اول انقلاب دو دید وجود داشت، یکی اینکه کلیه روابط با آمریکا را قطع کنیم و دیگر اینکه میتوانستیم بگوئیم دلیل ندارد که به این سرعت در تمام جهات رابطه با آمریکا را قطع کنیم، بگذارید آن مقدار روابطی که میتواند دوام پیدا کند، دوام پیدا کند، دوراندیشی در خط انقلاب معنایش این بود که از همان روز اول این روابط را خاتمه یافته تلقی کنیم و چنین اندیشهای در آن موقع حاکم بر مدیریت کشور نبود و سیاست خارجی ایران یک چنین سیاستی نبود و این برای انقلاب خطر بهوجود میآورد چون آمریکا مطمئناً تحمل یک ایران کاملاً مستقل برایش چندان میسر نبوده و نیست.»
نظر شما